گفت و گوی اختصاصی با جواد قراب پیشکسوت فوتبال ایران

قراب پیشکسوت فوتبال: پاشنه آشیل فوتبال، کم توجهی به تیم های پایه است

جواد قراب یکی از هافبک های بازی ساز و گلزن فوتبال ایران به شمار می آید. هافبک شوت‌زن تیم ملی و استقلال؛ با شلیک‌های تاریخی خود هنوز با گذشت چند دهه در قلب هواداران جای دارد. صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور گفت و گویی داشته با این پیشکسوت فوتبال کشور که در ادامه می خوانید.

لطفا بیوگرافی کامل خود را بگویید.

 

هشتم مردادماه 1328 در محله چهارصد دستگاه تهران که عموما کارمندان وزارت دارایی در آن سکونت داشتند، در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمدم. یکی از شانس های من این بود که با برادران حبیبی (حسن، منوچهر و گودرز) همسایه بودم. فوتبال را از 7،8 سالگی، از زمین خاکی پشت خانه مان زیر نظر برادران حبیبی آغاز کردم. هم دوره ای های من در آن محله  فریبرز اسماعیلی، امیر  آصفی، جعفر کاشانی، اصغر شرفی و ... بودند. در آن دوران آقای حبیبی تیم نونهالان چهارصد دستگاه را تشکیل داد. با این تیم در مسابقاتی که کیهان ورزشی برگزار کرده بود، شرکت کرده و قهرمان شدیم. این شروع فوتبال من بود البته شروع فوتبال رسمی ام از تیم برق بود.

 

 

 

 در رده باشگاهی در چه تیم هایی توپ زدید و از افتخارات باشگاهی خود بگویید.

فوتبال را از تیم برق آغاز کردم و حضورم در آن تیم بسیار اتفاقی بود. صالحی داور فوتبال، برادر یکی از دوستانم بود که من را به تیم برق معرفی کرد. این تیم را نمی شناختم ولی با آن قرارداد بستم. یک فصل در این تیم حضور داشتم و در همان فصل با آرشاویر ملکی بازیکن تیم آرارات بر سر آقای گلی رقابت کردم. در آن فصل به تیم های بزرگی چون استقلال (تاج سابق)، عقاب، پاس، تهرانجوان، افسر و پرسپولیس گل زدم.

یک روز آقای رایکوف مربی تیم استقلال، آقای فکری و رئیس فدراسیون فوتبال به باشگاه برق آمدند. یک ماه بعد از آن دیدار، آقای پورحیدری از طرف آقای رایکوف برای حضور در استقلال (تاج سابق) به من پیشنهاد دادند. از اواخر سال 1348 وارد باشگاه استقلال شدم. آرزوی من از کودکی حضور در این تیم بود. همه بچه های چهارصد دستگاه عاشق استقلال ( تاج سابق) بودند، بغیر از مرحوم امیر آصف که طرفدار تیم کیان و مرحوم  جعفر کاشانی که طرفدار شاهین بودند. در تمام دوران بازی حرفه ای خود در تیم تاج توپ زده ام. در همان سال اول ورودم به تیم استقلال، با این تیم قهرمان باشگاه های آسیا شدیم. در آن رقابت ها رایکوف من را در خط حمله گذاشت و در همه بازی ها فیکس بودم و گل هم زدم. اولین قهرمانی من با تاج سابق در سطح آسیا بود. در ادامه با این تیم در جام تخت جمشید و باشگاه های تهران و ایران چند دوره قهرمانی داشتم. دو دوره نیز با استقلال (تاج سابق) در جام میلز هندوستان شرکت کرده و قهرمان شدیم.

 

 از حضورتان در تیم ملی بگویید.

زمانی که تازه به تیم تاج رفته بودم آقای رایکوف همزمان مربی تیم ملی جوانان نیز بود و من را برای مسابقات جوانان آسیا در فیلیپین به تیم ملی دعوت کرد. بعد از آن، توسط نصیری برای حضور در بازی های دوستانه شوروی به تیم ملی دعوت شدم. همچنین در بازی های آسیایی بانکوک عضو تیم ملی بودم در آن دوره "نتو" مربی تیم ملی بود و در هیچ کدام از مسابقات من را در ترکیب تیم قرار نداد.

 بعد از آن با تیم ملی در جام ملت های آسیا 1972 با مربیگری محمد رنجبر قهرمان شدیم. علی جباری، کارو حق وردی و من در تمامی مسابقات 3 هافبک تیم بودیم. در آن مسابقات بهمنش، روشن زاده، حصاری، دهقان و زاهدی بعنوان خبرنگار حضور داشتند. در المپیک مونیخ هم با تیم ملی حضور داشتم و با تیم های برزیل، مجارستان و دانمارک هم گروه بودیم. در مسابقه انتخابی جام جهانی 1974 نیز عضو تیم ملی بودم. در آن رقابت ها در مرحله نیمه نهایی با استرالیا رو به رو شدیم. در بازی رفت به استرالیا سه بر صفر باختیم و در بازی برگشت در استادیوم آزادی دو هیچ بردیم.  هر دو گل را پرویز قلیچ خانی زد اما به مرحله نهایی صعود نکردیم.

 

چرا از فوتبال خداحافظی کردید و آیا بعنوان مربی در این سال ها فعالیت داشتید؟

برای درمان پسرم زودتر فوتبال را کنار گذاشتم. دوره مربیگری دو و یک را دیدم؛ ولی به طور جدی مربیگری نکردم. هرگز ارتباط  خود را با باشگاه استقلال قطع  نکردم و همچنان خود را عضوی از خانواده استقلال می دانم. لیسانس زبان و مدیریت دولتی دارم، خوشبختانه به واسطه همکاری و کمک مدیرعامل وقت تیم استقلال، مسائل مربوط به زندگی ام در مسیر همواری قرار گرفت و در بانک سپه استخدام شدم.

 

نظرتان در مورد فوتبال امروز ایران چیست و آیا با حضور مربی ایرانی در تیم ملی موافق هستید؟

فوتبال هم اکنون یک صنعت است و باید سرمایه گذاری و هزینه در آن به درستی و با برنامه انجام شود. در فوتبال ایران هزینه ها به درستی صرف نمی شود و اغلب به بیراهه می رود. تیم های ما زمین تمرین و استادیوم ندارند و این در فوتبال حرفه ای امروز مورد قبول نیست. نکته مهم دیگر توجه به فوتبال پایه است. در تمام طول ورزش فوتبال و الان معتقدم باید برای تیم های زیربنایی (نونهالان و نوجوانان و امید) مربی کاربلد و حرفه ای داشت. در واقع ضعیف بودن تیم ملی به علت ضعف تیم پایه است. برای تیم های پایه مربیان مناسبی که با علم روز آشنا باشند در نظر نمی گیرند، بنابراین تیم ها نتیجه نمی گیرند. پیشنهاد می کنم تیم های پایه را در اختیار گروه خارجی و مربیان روز قرار دهند. یوگسلاوی مهد مربیان فوتبال است که می توانیم از آن ها استفاده کنیم. رایکوف از مربیان تاثیرگذار فوتبال ما از تیم جوانان به تیم ملی آمد. الان در دنیا کشتی و والیبال ما مطرح است زیرا همین مسیر را پیش گرفته و به پایه و استعدادها توجه کرده است. مربی خارجی وقتی به تیم ملی می آید، نمی داند که پایه و فنداسیون تیم چیست. بنابراین ما باید بر تیم های پایه تمرکز کنیم و برای تیم ملی بزرگسال از مربی داخلی استفاده کنیم. این افتخار است که مربی ایرانی بر نیمکت تیم ایران بنشیند. یک زمانی فوتبال ما در آسیا حرف اول را می زد اما هم اکنون تیم های چون ژاپن، عربستان،  قطر ، کویت، عراق و آسیای میانه حریفان جدی برای ما شده اند.

 

حرف آخر.

زمانی که ما جوان و نوجوان بودیم مدام به ما توصیه می کردند اول به درس بپردازید بعد به فوتبال. ولی اکنون دنیا، دنیای مهارت و تخصص است. اگر خانواده ای فرزندش در ورزش و رشته ای استعداد دارد باید به آن مهارت توجه ویژه ای کنند. ما کشوری هستیم که آینده خوبی در ورزش داریم اگر کسانی که عاشق ورزش هستند راس کار باشند می توانند این مسیر را برای فرزندان ما هموار کنند.

از بدو تاسیس صندوق حمایت عضو این مجموعه بودم و از خدمات صندوق در راستای حمایت و احترام به پیشکسوتان سپاسگزارم.

 

خبرنگار: سمیه انصاری فر