گفت و گوی اختصاصی با هادی نراقی پیشکسوت فوتبال ایران

نراقی: حسن حبیبی و برادرانش حق بزرگی به گردن فوتبال دارند

هادی نراقی مهاجم تیزپای سال های دور فوتبال ایران است. او از همان جوانی با چابکی و طراوت خاصِ بازیِ خود نظر همگان را جلب کرد. پایگاه خبری صندوق اعتباری حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور گفت و گویی داشته با این پیشکسوت ارزنده  که در ادامه می خوانید.

لطفا خودتان را معرفی کنید.

متولد ۲۱ آذر ماه ۱۳۳۳ در محله چهارصد دستگاه تهران هستم. چهارصد دستگاه یک زمین خاکی داشت که فوتبال را از آنجا آغاز کردم. در آن محله ورزش به واسطه حضور خانواده و برادران حبیبی (حسن، گودرز و منوچهر) بسیار مورد توجه بود. 60 سال پیش آنقدر ورزش در آن محله بااهمیت بود که حتی بانوان نیز تیم فوتبال داشتند. شرایط حاشیه محله ما خیلی مطلوب نبود، افراد ناباب و ناامن در آن زیاد بود و معضلات اجتماعی فراوان داشت ولی هر فردی وارد فضای چهارصد دستگاه می شد متوجه تفاوت آن می شد. حضور افراد مثبت و دلسوزی چون حسن حبیبی باعث شده بود آن محله به قطب معرفی نوجوانان و جوانان به فوتبال و ورزش تبدیل شود. بزرگان زیادی از آن محله وارد فوتبال کشور ما شدند.

در کدام تیم های باشگاهی توپ زده اید؟

یادم است آن سال ها آقای جواد قراب که بزرگتر از ما بود به تیم برق رفته بود، من هم دلم می خواست به تیم برق بروم، مربی تیم برق بازی من را در مسابقات آموزشگاه ها دیده بود و مرا برای تیم برق خواست. حدود چهار سال برای تیم برق توپ زدم به همراه تیم برق به جام «آقاخان» در بنگلادش رفتم. 16 ساله بودم و از خوشحالی اینکه قرار است سوار هواپیما بشوم یک هفته خوابم نمی برد. ما قهرمان آن جام شدیم و یک تجربه ارزشمند برای من بود. بعد از آن به تیم ملی جوانان دعوت شدم، پس از حضور در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا، دو تیم تاج سابق و پرسپولیس من را می خواستند که من به دلیل حضور آقای رایکوف در تیم تاج سابق و با انگیزه یادگیری از چنین مربیِ بزرگی به این تیم رفتم. این تیم 8 مهاجم آماده داشت که  5 نفر آنها در تیم ملی بودند و از این جمع 3 نفر می‌توانستند در ترکیب ثابت بازی کنند. خیلی‌ها می‌گفتند در تاج به تو بازی نمی‌رسد اما با وجود رایکوف خیلی پیشرفت کردم و بازیکن فیکس شدم. در 6 سال حضورم با این تیم قهرمان و نائب قهرمان باشگاههای ایران و  قهرمان جام حذفی شدم و یکی از جوانترین کاپیتان های استقلال بودم. پس از آن در سال 1358 به تیم هما رفتم.

از حضورتان در تیم ملی جوانان بگویید.

در زمان حضورم در تیم برق، آقای حشمت مهاجرانی مربی تیم ملی جوانان  بود. او بازی های مرا دیده بود و مرا به تیم ملی دعوت کرد. آن سال مسابقات قهرمانی آسیا 1973 در تهران برگزار شد که در آن دوره قهرمان شدیم. سال بعد نیز در مسابقات آسیایی تایلند 1974 نیز با تیم ملی جوانان قهرمان شدیم.

 

چه زمانی از فوتبال خداحافظی کردید؟ و چرا مربیگری را ادامه ندادید؟

 از سال 1363 دیگر فوتبال بازی نکردم البته به طور رسمی از فوتبال خداحافظی نکردم. ماجرا از این قرار بود تازه ازدواج کرده و به مسافرت رفته بودم، وقتی برگشتم چون در تمرینات حضور نداشتم به عنوان ذخیره بر روی نیمکت نشستم، دیدم یک بازیکن جوان به نام مجید صالح  به جای من بازی می کند که بسیار کار بلد است. آنجا  بود که تصمیم گرفتم دیگر بازی نکنم و فرصت را به تازه نفس ترها بدهم. خودم ساک بستم و رفتم. بعد از فوتبال  مربیگری را ادامه ندادم و تصمیم گرفتم معلم ورزش شوم. در طول تدریسم سعی کردم با این نگاه اشتباه که ورزش درس مهمی نیست مقابله کنم. همچنان هم بدون هیچ چشمداشتی هر کاری در حوزه فوتبال و ورزش باشد برای جوانان انجام خواهم داد.

در همه این سال ها نیز با بچه های خوب هما هنوز در ارتباط هستم. با اینکه تیم هما منحل شده است همچنان مانند یک خانواده هستیم. نزدیک به 10 سال مشکل بیماری سرطان پروستات داشتم که تمام مدت بچه های تیم هما کنارم بودند و خدا را شکر هم اکنون بیماری ام بهبود پیدا کرده است.

 

تفاوت فوتبال امروز با دیروز در چیست؟

فوتبال امروز ما با گذشته خیلی فرق دارد یک زمانی تیم های آسیا رقیب جدی برای ما نبودند و تیم جوانان ما با تیم های ملی آن ها بازی می کرد؛ ولی حالا شرایط فرق کرده است باید علل این موضوع به درستی بررسی شود. من معتقدم در گذشته فوتبال به دلیل وجود زمین های خاکی و فوتبال محلات، بیشتر شانس حضور جوانانِ مشتاق و عاشق به فوتبال را برای یادگیری و دیده شدن فراهم می کرد. حالا این زمین های خاکی دیگر نیستند و باید برای حضور در فوتبال و تیم های پایه هزینه بسیار کرد و این فرصت به صورت برابر برای همه فراهم نیست و استعدادهای زیادی در این میان به دلیل مسائل مالی و نبود امکانات نادیده گرفته می شوند.

تحلیل شما از بازی های تیم ملی در انتخابی جام جهانی و همچنین تیم ملی نوجوانان چیست؟

من  این را بی انصافی می دانم که بدون توجه به شرایط و امکانات به تحلیل و نظر در مورد فوتبال کشورمان بپذیریم. من معتقدم با شرایط کنونی فوتبالیست های ما شاهکار کرده اند. قطعا امکانات تیم های ما در حد تیم های رقیب نیست و تیم های رقیب با چنین شرایطی حتی 10 دقیقه هم نمی توانند فوتبال بازی کنند.

با حضور مربی داخلی برای تیم ملی موافق هستید؟

بله من با حضور مربی داخلی موافقم. در مورد مربیان داخلی نیز معتقدم شرایط به خوبی فراهم نیست. اگر مربیان خارجی بخواهند با شرایط مربیان داخلی برای تیم کار کنند هیچ خروجی و راندمانی نخواهند داشت. همچنین اعتقاد دارم باید مربیان ما به کلاس مدرسان و مربیان درجه یک دنیا فرستاده شوند و به روز باشند.

سخن آخر

از مسئولین می خواهم با نگاه کارشناسی به مسائل و مشکلات ورزش بپردازند و حمایت خود را در حوزه ورزش چه همگانی، چه قهرمانی بیشتر کنند.