غلام وفاخواه از بهترین مهاجم فوتبال ایران در دهه 40 و اوایل دهه 50 است وفاخواه در مدت زمانی کوتاه آنقدر درخشید که نشریه دنیای ورزش لقب مرد جامها را به او داد. وفاخواه بدون تردید از بزرگانی است که نامش در حافظه فوتبال ایران بواسطه درخشش در تیم دارایی و یاریاش به تیمهای تاج سابق و پیکان در جام قهرمانی آسیا و جام دوستی ماندگار است. پایگاه خبری صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور گفتوگویی با این پیشکسوت ارزنده داشته که در ادامه میخوانید.
"من، علی جباری و مرحوم حمید امینیخواه را سه تفنگدار نامیده بودند"
از خود و ورودتان به فوتبال بگویید.
متولد چهارم اسفندماه 1325 در تهران هستم. خانه ما در خیابان سینا و در نزدیکی زمین خاکی فوتبال شماره 4 اکبرآباد بود. همسایگی با این زمین و تماشای بازی فوتبال به تدریج مرا به این رشته علاقمند کرد. البته برادرانم که خودشان فوتبالیست بودند با حضور من در این رشته مخالف بودند و از من میخواستند به درسم رسیدگی کنم؛ ولی من شیفته فوتبال بودم و بعد از مدرسه با همکلاسی ها و بچههای محل از هر فرصتی استفاده میکردم و به آنجا میرفتم. یکی از دوستانی که با او به تماشای فوتبال در آن زمین خاکی میرفتم علی جباری بود. من و علی جباری ابتدا بعنوان توپ جمعکن در کنار زمین حضور داشتیم و کمکم به داخل زمین و بازی راه پیدا کردیم. آن زمان مرحوم حمید امینیخواه نیز در همان زمین خاکی فوتبال بازی میکرد. او از ما بزرگتر بود؛ ما با هم دوست شدیم و عنوان سه تفنگدار را بهمان داده بودند. اصول اولیه بازی فوتبال را در آن زمان و در آن زمین آموختم. در اولین مسابقات محلی که شرکت کردم با علی جباری و حمید امینیخواه عضو تیم زمین خاکی ساسان بودیم. عملکرد و گلزنی من در فینال به قهرمانی تیم ما کمک کرد و همین باعث شد که بازیام مورد توجه قرار بگیرد. آن زمان آقای هویدا اصفهانی مربی تیم نادر به من پیشنهاد حضور در رده جوانان آن باشگاه را داد.
"در 17 سالگی عضو تیم دارایی شدم"
اولین حضور حرفهای شما در فوتبال از کجا آغاز شد؟
پس از قهرمانی در رده جوانان با تیم نادر، آقا محب (علیاکبر محب) مدیرعامل باشگاه دارایی با دیدن بازیهایم مرا به تیم دارایی برد و در 17 سالگی عضو این تیم شدم. در جام باشگاههای تهران سال 1344 با دارایی نایب قهرمان شدم در آن سال شاهین قهرمان شد. سال 1346 این عنوان را به قهرمانی ارتقا دادیم. بعد از انحلال تیم دارایی در سال 1347 با وجود پیشنهادهای خوب برای بازی در تیمهایی چون تاج سابق به تیم عقاب رفتم تا با دوستان دوران نوجوانی خود مرحوم امینیخواه و مرحوم فریبرز اسماعیلی همتیمی باشم. حدود سه چهار سال نیز در این تیم بودم و بعد از آن برای مدتی به تیم اقبال که فرامرز ظلی آن را تاسیس کرده بود رفتم. البته پیشنهاد حضور در تیم اول هرتابرلین را نیز داشتم که به دلایل متعددی عملی نشد.
از حضورتان در تیم ملی بگویید.
اردیبهشت سال 47 به اردوی تیم ملی جهت حضور در بازیهای جام ملتهای آسیای 1968 که به میزبانی تهران برگزار میشد دعوت شدم. در آن زمان محمود بیاتی سرمربی تیم ملی بود و اولین بازی ملی خود را در آن مسابقات مقابل هنگکنگ انجام دادم. در آن رقابتها با بزرگانی چون حسن حبیبی، محمد رنجبر، همایون بهزادی، جعفر کاشانی، اکبر افتخاری، پرویز قلیچ خانی، ناصر حجازی، عزیز اصلی، فرامرز ظلی، علی جباری و حمید امینیخواه هم بازی بودم. در آن بازیها تیم ملی ایران به مقام قهرمانی رسید. در المپیک 1972 مونیخ نیز عضو تیم ملی بودم. در آن بازیها در دیدار در برابر برزیل یک بر صفر پیروز شدیم. در مجموع ۱۵ بازی ملی و ۴ گل ملی در کارنامه دارم.
"به من لقب مرد جامها داده بودند"
چرا به شما لقب مرد جامها دادند؟
این لقب را به دلیل حضور من بهعنوان بازیکن کمکی در تیمهای مختلف و کمک به قهرمانی آنها به من دادند. در جام باشگاههای آسیا 1970 تیم تاج سابق را در قامت بازیکن کمکی همراهی کردم و در دیدار پایانی گل تساوی را زدم. آن دیدار با نتیجه 2 بر 1 به پایان رسید و استقلال اولین قهرمانی خود در آسیا را کسب کرد. سال 1348 نیز با تیم پیکان در جام دوستی بعنوان یار کمکی حضور داشتم. در فینال آن مسابقات هم یکی از دو گل را برابر زسکا تیم پر قدرت شوروی به ثمر رساندم تا پیکان قهرمان آن رقابتها شود. در تیم پرسپولیس نیز بعنوان بازیکن قرضی و کمکی نیز حضور داشتم.
چه زمانی از فوتبال خداحافظی کردید؟
پس از مسابقات قهرمانی باشگاههای آسیا که در آمادگی کامل به سر میبردم به تیم ملی دعوت نشدم و همین موجب دلسردی من شد زیرا فوتبال در آن دوران نفع مالی نداشت و تنها دلخوشی من بازیهای ملی و پیروزیها بود که آن هم از من دریغ شده بود. به این دلیل تصمیم گرفتم هر چه در فوتبال بدست آوردهام را فراموش کنم و به دنبال زندگیام بروم؛ پس از مدتی با اصرار دوستان و همتیمیهای سابق به میدان بازگشتم؛ ولی خیلی زود و قبل از 30 سالگی از فوتبال خداحافظی کردم. حدود ده سال در فوتبال حرفهای حضور داشتم و بعد از آن مربیگری هم نکردم.
"تعصب و عشق در فوتبال گذشته نقش مهمی داشت"
تفاوت فوتبال امروز و گذشته را در چه میبینید؟
فوتبال امروز با فوتبال دوران ما تفاوتهای عمدهای دارد. هماکنون فوتبال خیلی حرفهای شده است. در فوتبال گذشته تعصب و عشق نقش اساسی داشت و مبنای حضور بازیکنان بود؛ ولی معیارهای امروز تغییر کرده است. فوتبالیستهایی چون من و همدورهایهایم با کمترین امکانات و درآمد فوتبال بازی میکردند و قراردادهای نجومی که حالا دیده میشود اصلا وجود نداشت.