گفت‌وگوی اختصاصی با «مهدی محبی» قهرمانِ پهلوان‌صفت کشتی آسیا و ایران: در اوج آمادگی از کشتی خداحافظی کردم

مهدي محبي از کشتي‌گيران بلندآوازه کشورمان است. وی قهرمان اسبق آسیا و از مربیان مجرب کشتی است. محبی دارای شال و کمربند پهلوانی بوده و در کشتی کشور از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور گفت‌و گویی با وی داشته که در ادامه می‌خوانید.

از خودتان و حضورتان در کشتی بگویید.

متولد خیابان مظاهری در کرج هستم. در نوجوانی قبل از این که وارد دنیای کشتی شوم، فوتبال بازی می‌کردم و فوتبالیست محلی بودم. یادم است همراه تیم مدرسه برای شرکت در مسابقات فوتبال به باشگاه تختی کرج رفته بودیم که به قصد خوردن آب با دوستانم به سالن کشتی آن باشگاه رفتیم. سالن چند تشک کشتی داشت. به همراه هم‌تیمی‌هایم با هیجان و از روی شیطنت شروع به کشتی و مبارزه کردیم. من ناخودآگاه و بدون اینکه چیزی از کشتی بدانم آن‌ها را زمین می‌زدم و به اصطلاح زیر دوستانم را می‌گرفتم. همین چند مبارزه‌ی دوستانه انگیزه‌ای شد تا به سمت کشتی بروم، تا قبل از آن پیگیر و علاقمند این رشته نبودم و فقط عکس‌های آن را در مجله‌های ورزشی دیده بودم.

مرحوم مرتضی علیزاده قهرمان سنگین وزن ایران اولین مربی‌ام بود. پس از نزدیک به 3 ماه تمرین در وزن 53 کیلوگرم قهرمان کرج شدم و سپس نایب قهرمان استان شدم و سال بعد قهرمان نوجوانان استان و کشور شدم.

 

 

چه عناوینی در دوران ورزش حرفه‌ای خود کسب کردید.

بعد از قهرمانی در مسابقات جوانان و پس از آن بزرگسالان، به عضویت تیم ملی درآمدم. در بازی‌های آسیایی سئول 1986 نفر دوم تیم ملی بودم. سال 1366 در وزن 100 کیلوگرم در مسابقات آسیایی 1987 هندوستان در بمبئی مدال برنز گرفتم.  سال بعد در مسابقات قهرمانی آسیا 1988 لاهور (پاکستان) قهرمان شدم. در مسابقات مختلفی چون ارتش و دانشجویان نیز کسب مقام کرده‌ام. در جام دانکلف بلغارستان مدال نقره حقیقی به دست آوردم. همچنین عنوان قهرمانی جام تختی 1368 تهران را دارم. در مقطعی نیز در مسابقات پهلوانی شرکت کردم و قهرمان پایتخت شده و پس از آن نیز مقام سومی کشور را کسب کردم.

 

چه زمان از کشتی خداحافظی کردید؟

سال 69 در مرحله آمادگی برای جام جمهوریت از ناحیه کتف راست آسیب دیدم و یک سال جهت درمان از میادین دور بودم. سال 70 در مسابقات کشور کشتی گرفتم؛ ولی دوباره آسیب‌دیدگی خود را نشان داد. یک سال استراحت کردم. سال 1371 در انتخابی بارسلون شرکت کردم و با وجود دو مساوی و بدون هیچ باختی برای تیم‌‌ملی انتخاب نشدم، در ادامه هم درمان دستم نتیجه نداد و در اوج کشتی را کنار گذاشتم.

 

از حضورتان در عرصه مربیگری بگویید.

پس از خداحافظی از تشک کشتی در کنار رسیدگی به امورات زندگی، مربیگری و تحصیل را نیز ادامه دادم. سابقه مربیگری تیم‌ملی در جام تختی را دارم. هدایت تیم کشتی شهرستان و استان کرج را نیز بر عهده داشتم. در بازی‌های آسیایی دوحه قطر عضو مربیان بودم. همچنین سابقه مربیگری در کشور آمریکا را دارم. به همراه استاد حمیدی، مدرس مربیان کشتی بودم و در نیجیریه و هندوستان نیز بعنوان مدرس حضور داشتم. سال 1380 در تربیت‌بدنی استخدام شدم. لیسانس فیزیولوژی ورزش و فوق‌لیسانس مدیریت ورزش هستم. رئیس اداره ورزش و جوانان کرج و شهرستان فردیس و همچنین به مدت 12 سال رئیس هیات کشتی استان البرز بوده‌ام.

 

ارزیابی شما در مورد کشتی ایران در سال‌های اخیر چیست؟

از اولین دوره‌های حضور ایران در المپیک، کشتی برند و اعتبار ورزش ما بوده و همیشه مدال‌آوری کرده است، هرچند حق کشتی ما همیشه بیشتر از این بوده است. سال‌های متمادی مدیریت مناسب و حرفه‌ای بر کشتی ما حاکم نبود و برای احیا و پویایی کشتی هزینه‌ای نمی‌شد و بعد از آن مسائلی چون جنگ بر ورزش ما تاثیر گذاشت. پس از حضور آقای طالقانی در کشتی، روند تغییر کرد و سرمایه‌گذاری خوبی در این ورزش شد. خانه کشتی احیا و به مربیان و بازیکنان توجه بیشتری شد به‌طوریکه هم در کشتی آزاد و هم فرنگی شاهد رشد چشمگیر بودیم. این روند ادامه پیدا کرد و اوج آن را در المپیک 2012 لندن با کسب 3 مدال طلای کشتی فرنگی دیدیم. در چند سال اخیر هم حضور آقای دبیر بر راس کشتی کشور موتور محرکه‌ی تازه‌نفس و جدیدی بود که با تزریق بودجه‌های خوب، تاسیس و ساخت ابنیه درخور ورزش کشتی که در کمتر جای جهان دیده می‌شود، باعث رونق در لیگ و موفقیت در مسابقات برون مرزی شده است.

 

نظرتان در مورد صندوق حمایت چیست؟

تشکیل صندوق در دهه 80، یک سنت خوب و کاری جدید برای گردهمایی، وحدت و رسیدگی به امور پیشکسوتان بود. البته انتظاراتی هم ایجاد کرد که ممکن است در آیین نامه صندوق و یا حتی متناسب با بودجه این مجموعه نباشد؛ اما باعث امیدواری و خرسندی است که صندوق در رسیدگی به مسائل پیشکسوتان موثر بوده و خانه امید و  موجب دلگرمی آن‌هاست.

 

حرف آخر.

نکته‌ای که تقریبا کمتر به آن توجه شده این است که ما هنوز یک تعریف جامع و کامل از پیشکسوت نداریم، باید پرسید آیا پیشکسوتان تنها مدال‌آوران ورزش هستند؟ آیا ورزشکارانی که سنگ زیرین ورزش شدند و در قامت رقیب و حریف باعث رشد هم‌تیم‌های خود شدند؛ ولی نتوانستند مدال بگیرند درخور توجه نیستند؟ از نظر من باید از پیشکسوتانی که خاک ورزش را خوردند و برای مدال‌آورانِ بزرگ پله شدند از جمله قهرمانان کشور، قهرمانان رویدادهای بین‌المللی و مربیان سازنده نیز نام و نشانی گرفت.