غلامحسین نوریان، عضو تیم ملی فوتبال ایران در المپیک 1964 توکیو و بازیکن اسبق باشگاه تهرانجوان و دارایی است. وی همچنین به مدت چهار سال رییس فدراسیون تنیس کشور بوده است. پایگاه خبری صندوق اعتباری حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور، با وی گفت و گویی داشته که در ادامه می خوانید.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
متولد 29 اسفند 1314 هستم. در کاشان به دنیا آمدم؛ اما از همان کودکی به تهران آمدیم. ما در خیابان شهباز، سه راه شکوفه زندگی می کردیم. فوتبال را از 6، 7 سالگی در زمین های خاکی این محله آغاز کردم و ادامه دادم. در تمام طول دوران دبستان و دبیرستان فوتبال بازی کردم. در سن 14 سالگی به ورزشگاه شماره 3 شهباز رفتم و با آقای حسین فکری بزرگ مرد تاریخ فوتبال ایران، فوتبال را به صورت حرفه ای آغاز کردم. مرحوم فکری معلم ادبیات بود؛ اما خمیره اش از فوتبال بود و به شاگردان بسیاری چون من با هزینه شخصی خود آموزش فوتبال می داد. من در تیم او، تیم تهرانجوان فوتبالیست شدم و از آنجا به تیم ملی رفتم. با خیلی از بچه های محله مان عضو تیم تهرانجوان بودیم و به تیم ملی راه پیدا کردیم از جمله دوست صمیمی ام حاج نصرالله. بعدها به پیشنهاد آقای محب مدیریتِ تیم دارایی، اداره دو تیم دارایی و تهرانجوان را آقای فکری همزمان بر عهده گرفت و به نوعی این دو تیم ادغام شدند. به پیشنهاد آقای فکری، تعدادی از جوانترهای تیم از جمله من به تیم دارایی رفتیم. تا پایان دوران بازی حرفه ای در این تیم حضور داشتم و کاپیتان بودم، همچنین، همزمان کمکِ آقای فکری و مربی تیم نیز بودم. حدود سال ۴۱ بود كه تیم دارایی به نمایندگی از تهران در مسابقات قهرمانی كشور در اصفهان، قهرمان ایران شد و در مدت كوتاهی كه تیم دارایی بازی می كرد همیشه روی سكو بود. چند سفر هم به شوروی داشتیم. می توان ادعا كرد تیم دارایی موفق ترین تیم كشور در زمان خودش محسوب می شد. از آنجا که علاقه ام به ورزش بسیار بود و دلم می خواست در همه جوانب زندگی ام ورزش حضور داشته باشد به دانشسرای عالی تربیت بدنی رفتم، ورزش خواندم و دبیر و معلم ورزش شدم. بعد از خداحافظی از فوتبال یک دوره نیز ریاست فدراسیون تنیس بر عهده من بود.
«اولین تیم ملی فوتبال ایران بودیم که به المپیک توکیو رفتیم»
از حضورتان در تیم ملی بگویید.
در مقدماتی جام ملت های آسیا 1959 در هندوستان به همراه تیم ملی حضور داشتم، در آن مسابقات نتایج نسبتا خوبی داشتیم تیم رژیم صهیونیستی را شکست دادیم و در گروه خود دوم شدیم؛ اما از صعود به مرحله بعد بازماندیم. مهم ترین اتفاق ملی برای من، حضور در المپیک 1964 توکیو بود. در مسابقات مقدماتی توکیو در کنار بازیکنانی چون پرویز دهداری، عزیز اصلی، محمد رنجبر، مصطفی عرب، منصور امیرآصفی، حمید جاسمیان، همایون بهزادی، محراب شاهرخی، حمید شیرزادگان و کامبیز جمالی قهرمان غرب آسیا شدیم و اولین تیم ملی بودیم که به المپیک رفتیم. تیم ایران در المپیک با مکزیک، رومانی و آلمان شرقی هم گروه بود، آن سال ها تیم های بلوک شرق بسیار قوی بودند. ما تنها توانستیم در دیدار با مکزیک نتیجه را 1-1 مساوی کنیم. مربی تیم ملی در المپیک حسین فکری بود و ریاست فدراسیون بر عهده حسینعلی مبشر بود. در آن دوران بودجه فدراسیون بسیار ناچیز و امکانات محدود بود، اعضای تیم تنها یک پیراهن داشتند؛ اما فضا و احساس ما همه اش عشق بود و معرفت و احترام. ما با نام مملکت و در خدمت مملکت بودیم. من اعتقاد دارم همه ما به کشور خود بدهکار هستیم و باید نسبت به آن ادای دین کنیم.
«تا 30 سالگی در تیم ملی و باشگاهی بازی کردم»
در چه سنی از فوتبال خداحافظی کردید؟
من در زندگی ورزشی خود تمام مراحلی که یک فوتبالیست باید طی کند را رفته ام. تا30 سالگی در تیم ملی و باشگاهی بازی کردم. بعد از انحلال تیم هایی چون تهرانجوان، دارایی و شعاع بسیاری از بازیکنان به تیم های دیگر رفتند؛ ولی من به تیم تهرانجوان که بعدها بخشی از آن دارایی شد، همیشه وفادار ماندم. بعد از خداحافظی فوتبال را حتی در مقام مربی نیز ادامه ندادم، زیرا امکانات و فرصتی برای افرادی چون من که عاشق مربیگری بودند فراهم نشد تا دوره های مربیگری به روز دنیا را ببینند و بیایند به ورزش و فوتبال خدمت کنند.
«در زمان ما عشق و وفاداری به باشگاه حرف اول را می زد»
تفاوت فوتبال گذشته و امروز را در چه می بینید؟
این موضوع از دو جنبه قابل بررسی است. مساله عشق و تعصب و مسائل فنی. در آن زمان نسبت به باشگاه خود عشق، وفاداری و احترام داشتیم و معمولا تا آخر دوران بازی آنجا می ماندیم و نسبت به تیم و پیراهن خود تعصب داشتیم. آن شکل از علاقه و تعصب در فوتبال امروز وجود ندارد و پول جای تعهد را گرفته است. اما از لحاظ فنی ما شاهد رشد چشمگیری بوده ایم. در دوران ما تلویزیون هم به سختی در دسترس بود و ابزار کمی برای آموزش و یادگیری وجود داشت. به دلیل کمبودها ما از سطح دانش و آگاهی کمی برخوردار بودیم. مسابقات هم بسیار محدود بود؛ اما در دوران کنونی بیشتر مسابقات فوتبال دنیا را از طریق تلویزیون و شبکه های اینترنتی می توان دید و تحلیل و تفسیر آن را شنید و خواند. مربی های مختلف در حال رفت و آمد به فوتبال ما هستند و مسابقات و بازی های تدارکاتی از کیفیت بالاتری برخوردار است.
«تنها بازیکنی هستم که در رشته غیر از رشته خود، رئیس فدراسیون شدم»
شما یک دوره نیز ریاست فدراسیون تنیس را بر عهده داشتید.
فکر می کنم تنها بازیکنی هستم که در رشته ای غیر از رشته خود، ریاست فدراسیونی را بر عهده داشتم. البته باید بگویم من در کنار فوتبال، مربی شنا و تنیس نیز بودم. از سال 63 تا 67 ریاست فدراسیون تنیس بر عهده ام بود و بسیار برای حضور بانوان در این رشته تلاش کردم و با پیگیری توانستم دو سالن از مجموعه انقلاب را برای بازی تنیس خانم ها اختصاص دهم.
حرف آخر.
اگر به گذشته برگردم باز هم ورزش و فوتبال را انتخاب می کنم. در این مسیر هرگز پول و درآمد خاصی نداشتم و حتی در دوران مربیگری ام نیز از خودم هزینه کرده ام. اما برای ورزش و خدمت به کشورم همیشه آماده هستم. متاسفانه با وجود اهمیت ورزش و تاکید قانون اساسی بر فراهم کردن امکانات ورزشی در جامعه باز هم در این خصوص کوتاهی می شود. هزینه های ورزش و حضور در باشگاه برای جوان ها و خانواده هایشان بسیار بالا است. ورزش امری بسیار گرانبها است و اگر به دنبال جامعه سالم و هدفمند با آینده روشن هستیم باید برای ورزش در جامعه برنامه داشته باشیم.
در پایان از مسئولین صندوق درخواست می کنم، مراسم های تجلیل از پیشکسوتان بار دیگر از سر گرفته شود که کاری بسیار ارزشمند است.
خبرنگار: سمیه انصاری فر