گفت و گوی اختصاصی صندوق حمایت با عضو اسبق تیم ملی والیبال بانوان:

ژاله سید هادی زاده: دلم می خواهد آن روزها دوباره تکرار شود/ نسل جدید دختران والیبالیست ما بسیار با استعداد هستند

ژاله سید هادی زاده یکی از اعضای تیم والیبال زنان ایران است که در بازی های آسیایی بانکوک 1966 با کسب مدال برنز، اولین عنوان آسیایی را برای والیبال زنان به ارمغان آورد، مدالی که هنوز بعد از گذشت نزدیک به شش دهه تکرار نشده است. پایگاه خبری صندوق اعتباری حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش کشور با وی گفت و گویی داشته که در ادامه می خوانید.

لطفا خودتان را معرفی کنید.

متولد 18 آبان سال 1321 در تهران هستم. از همان کودکی به ورزش علاقه داشتم و خانواده از جمله پدرم مشوق من بودند. در مدرسه انوشیروان دادگر تحصیل می کردم و به صورت جدی ورزش را از آنجا آغاز کردم.  پرش ارتفاع و پرتاب دیسک کار می کردم. به والیبال هم علاقه داشتم و پاسور تیم بودم. آن زمان مسابقات بین مدارس روزهای جمعه برپا می شد که برای من پر از هیجان بود. مربی ورزش من خانم پارینه از بازی من در تیم والیبال خوشش آمده بود و به من توصیه کرد این رشته را ادامه دهم. در یکی از مسابقات مدارس آقای جانان پور از تیم تاج (سابق) من را دید و من را به این باشگاه دعوت کرد. دولت نیک منش آن زمان بزرگتر، راهنما و مربی ما بود. 15، 16 ساله بودم. در تیم تاج با بازیکنانی چون مینا فتحی، پری فردی، لیلا امامی، اشرف وحیدیان و فریده فرزام هم تیمی بودم و با  این تیم به افتخاراتی نائل شدم. بعد از آن جهت اردوی مسابقات هندوستان توسط استاد حسین جبارزادگان به تیم ملی دعوت شدم. اردوی ما در شرکت نفتِ آبادان برگزار شد و بعنوان پاسور،  تیم ملی را در مسابقات انتخابی المپیک توکیو 1964 در دهلی نو همراهی کردم. بعد از آن در رویداد مهم بازی های آسیایی بانکوک 1966 شرکت کردیم. تیم والیبال زنان برای اولین بار بود که در بازی های آسیایی شرکت می کرد.  ما توانستیم در آن رقابت ها مدال برنز به دست آوردیم که اولین مدال معتبر والیبال زنان بود. هم تیمی های من در آن مسابقات لیلا امامی، عذرا ملک، روحی پند نواز، مهری خرازی، پری فردی، مینا فتحی و نسرین شکوفی بودند. ماری تت نیز کاپیتان تیم ما بود. فریدون شریف‌زاده مربی و کاظم رهبری سرپرست تیم ما بودند.

 

خاطره ای از دوران ورزش خود دارید؟

همیشگی ترین خاطره ورزشی من مربوط به حضور پدرم است. پدر من در تمامی مسابقات در استادیوم حاضر می شد و من را تشویق می کرد و قوت قلبم بود. اما خاطره فراموش نشدنی ام مربوط به بازگشت از بازی های آسیایی بود و استقبال باشکوهی که از ما شد. من اولین نفر از هواپیما خارج شدم و عکس رنگی آن لحظه از من را پشت اطلاعات هفتگی چاپ کردند.

 

احساستان لحظه دریافت مدال چه بود؟

حس عجیبی داشتم وقتی پرچم کشورمان بالا رفت، اشک شوق از چشمان همه ما سرازیر شده بود. آن روزها را فراموش نمی کنم  و خاطره اش به وضوح در یاد من است. دلم می خواهد باز آن روزها تکرار شود.  ولی زمان به عقب باز نمی گردد؛ تنها دلخوش به دیدارهای گاه به گاه و یاد خاطرات هستم.

 

از هم دوره ای های خود خبر دارید.

بله. هنوز به لطف هم تیمی قدیمی ام شهین داودی تعدادی از هم دوره ای ها کنار هم جمع می شویم. از میان ما برخی از دنیا رفته اند و برخی مهاجرت کرده اند. مینا فتحی دوست خوبم چند ماه پیش از دنیا رفت. پری فردی برای مداوای ناراحتی قلبی خود به آمستردام هلند و  دیدار خواهرش رفته است. همیشه دلم می خواهد همه دوستان خود را ببینم. مراسم های تجلیل صندوق در گذشته بسیار خوب و بهانه ای برای تجدید این دیدارها بود و یاد گذشته را در ما زنده می کرد.

 

توصیه شما به جوانترها.

مطمئن هستم اگر به گذشته برگردم باز هم همین مسیر را طی خواهم کرد و سراغ ورزش خواهم رفت. من و هم دوره ای هایم با عشق ورزش می کردیم، در قید پول و مبلغ قرارداد نبودیم. به جوانترها توصیه می کنم حتما پیگیر ورزش باشند، زیرا علاوه بر سلامتی جسم، روحشان را نیز مورد تمرین و تسکین قرار می دهند. خوشبختانه نسل جدید دختران والیبالیست ما بسیار پرتلاش و با استعداد هستند و پیشرفت کرده اند که این باعث خوشحالی است.

 

حرف آخر.

از صندوق حمایت و کارکنان آن که مانند دوست و خانواده ام هستند تشکر دارم.